مامان آته

روزمرگی های یه مامان

مامان آته

روزمرگی های یه مامان

خدا رحم کنه

نشون به اون نشون که دیشب نه تنها خوابم رفت، ده بار بابت سر و صدا پریدم. الان تهوع و سردرد دارم.

سر و صدا و جیغ و استمداد کمک میومد، دوبار زنگ زدیم ۱۱۰, اومد تذکر داد رفت. شدت صدا کم شد ولی تموم نشد.

نمیدونم توهم زده بود، یا داشت ترک می کرد مواد نرسیده بود یا اختلال روانی داشت. اوضاع خوب نبود. 

جدا از عصبانیت از دست همسایه که چرا این آدم اومده خونه ات مهمونی، دلم برای اون آدم تو اون حال به شدت سوخت. هیچ کنترلی نداشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد