مامان آته

روزمرگی های یه مامان

مامان آته

روزمرگی های یه مامان

شام بی دردسر اما زمان بر

امشب شام نداشتیم، معمولاً آخر هفته ها دو سه مدل خورشت میپزم برای وسط هفته، و این هفته خونه نبودم، شام نداشتم. شام های آماده رو روزهای بحرانی میخوریم. مثل امشب.

بحران آبریزش بینی کوچولو بود و بدقلقی هاش و گردن درد و بیخوابی دیشبم.

دوتا رون مرغ نمک زدم ساعت ۶/۳۰ تو روغن کم گذاشتم تو قابلمه و شعله کم با در بسته اول یخ آب بشه، بعد بپزه. 

ساعت ۸/۱۵ قارچ و ذرت و پیازداغ و زعفران اضافه کردم. ده دقیقه بعد رب گوجه و آبلیمو ترش تازه. گذاشتم جاافتاد. 

جاتون خالی خیلی خوب بود. 

بی زحمت و دردسر. با نون خوردیم. کوچولو هی اومد و رفت مرغ گذاشتم دهنش. از مزه اش خوشش اومده بود. 

نظرات 1 + ارسال نظر
آبگینه چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 01:07 http://Abginehman.blogfa.com

نووووش جان
منم غذا رزرو دارم واسه خستگی ها و مواقع لازم

واقعا لازمه و از فن و فنون مادری کارمندیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد